Monday, March 30, 2009

پرویز مقصدی در انزوا پَر کشید


«مقصدی به مقصد رسید!»

*

*

«پرویز مقصدی» آهنگ‌ساز بی‌همتای موزیک پاپ به مقصد جاودانه‌اش رسید. دریغا و درد از یک خبر موثق که تلویزیون‌های بیست‌وچهار ساعته پخش کنند و یا به یادش باشند در این روزهای برنامه‌های تکراری و خسته‌کننده!

*

چند روز پیش دل‌ام هوای «ویگن» کرده بود. و البته «گل سرخ‌اش» و نمی‌دانستم که همان روزها «پرویز مقصدی» پر کشیده است! تا دیشب که حرف‌های کُمدی خانم «گوگوش» در تلویزیون صدای امریکا(برنامه‌ی دو روز اول) مُهر تاییدی بر مرگ او زد. به این‌جا و آن‌جا سرک کشیدم بلکه کسی یادی از او کرده باشد. دریغا که هیچ به جز وبلاگ «داریوش اقبالی» که چند اثر او را برای شنیدن گذاشته و او در تماسی گفت که در سفری که به ایالات متحده پس از طی کردن معالجه‌اش در پاریس خواهد داشت، شبی به یاد او دیگران را گرد هم خواهد آورد. او از طریق باجناق «پرویز مقصدی» باخبر شده بود. باز هم دست‌مریزاد به رفیق و یار باوفایش که معرفت را پاس داشته است. دیگران که هیچ و هیچ... «شهیار قنبری» هم در «قدغن‌ها» در رادیو صدای ایران یاد او را پاس داشت. باز هم دست‌مریزاد!

*

چرا هنرمندی چون «پرویز مقصدی» و امثال او که حساس‌اند باید در انزوا باشند و به دردی چون اعتیاد خو کنند؟ چرا؟؟

*

خبر را من از کامنتی در سایت‌بلاگ «هواداران داریوش» روز شنبه خواندم و با دوست دیگری (آنسه( در میان گذاشتم که گفت: حتمن تلویزیون‌های بیست‌وچهار ساعته بدو می‌پرداختند اگر خبر موثق باشد. حق داشت! چرا که این تلویزیون‌ها از ما به او نزدیک‌تر بودند. من که چیزی نشنیدم و ندیدم.

*

حال این درد تازه‌ای نیست و هنوز مانده تا یکی‌یکی هنرمندان‌مان بی‌نفس شوند و کاری از پیش نرود. در مملکت‌مان برای مُردن هم به قول «اردلان سرفراز» باید در صف ایستاد و از امثال «مقصدی»ها که چه عرض کنم باید به فکر نان خودمان باشیم که با عرض معذرت خربزه آب است!!

*

اما آن‌سوی آب‌ها به راستی چه خبر است؟ برما که حَرجی نیست! شما پایتخت‌نشینان فرهنگ و هنر تبعید دیگر چرا؟ اگر چیزی در سفره‌تان داشته‌اید و ما ندیده‌ایم بگویید در چه روزی و چه ساعتی که ما ندیده‌ایم؟! به‌راستی آن‌قدر که به فکر آرایش و پُزهای آن‌چنانی و ضیافت‌های دروغکی هستید به فکر هنرمندانی که از دست شما به انزوا گراییده‌اند هم هستید؟ بعید می‌دانم.

*

روزی گمان می‌کردم هنرمندان‌مان به خصوص سوپراستارهامان، در کنار هم هستند و دست‌کم یاد دیگر همکاران خود را پاس می‌دارند و فراموش نمی‌کنند که اگر بر قله هستند از ترانه‌ها و آهنگ‌ها و تنظیم‌های دیگران است! امروز می‌بینم به جز اقلیتی دیگر هیچ‌کس نمی‌داند که دیروز چه‌گونه بر سن رفت و چرا مردم برای‌اش هورا کشیدند! آیا صاحب آن نت‌ها بود؟ یا آن واژه‌ها و کلمه‌ها؟!

*

خداوند بزرگ به راه راست و درستی هدایت‌مان کند! الهی آمین.

*

*

1388/1/10