Tuesday, September 16, 2008

در ازل پرتو حُسن‌ات زتجلی دم زد



«بیگ بَنگ»
*
*

یک هفته از آزمایش بزرگ گذشت! «بیگ بنگ» را می‌گویم! اما وبلاگ‌های بزرگ‌مان همه خاموش، به فکر یک وجب زیرناف‌شان و دست‌شان درد نکند! ر

*

درود بر «حافظ» ناشنیده‌پند که در قرن هشتم نوشت: در ازل پرتو حُسنت زتجلی دم زد/ عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد!!!! خواهشن یک‌بار بنشینید و این غزل «حافظ» را بخوانید و به این آزمایش ِ «بیگ بنگ» بیاندیشید! ر

*

آیا «حافظ» همه از روی تخیل و رویا سخن نوشت یا این که مدعی بود همه از دولت «قرآن» چیزها در خورجین دارد و از آن شاهد آورد و سرّ و زبان ِ «غیب» می‌دانست؟ کدام‌یک؟ خیلی دوست داشتم که زنده‌یاد «احمد کسروی» زنده می‌بود و برای‌ام توضیح می‌داد که دُم خروس را باور کنم یا قسم حضرت‌مان را؟ ر

*

همین آقای «کسروی» به شدت به «حافظ» می‌تاخت که این آقا و «خیام» جز رواج «خوش‌گذرانی» و «بی‌غیرتی» و «نومیدی» چیزی در دیوان‌شان یافت می‌نشود! کجایی آقای «کسروی» که دنیا به «انفجار بزرگ» پی برد که «حافظ» با مشی رندانه‌اش از آن قرن‌ها پیش سخن گفت!! ر

*

یا سراسر دیوان «شمس» مولانای رومی از «نور» سخن رفته و حتا کتاب آسمانی بارها و بارها از «نور» سخن نوشته و پندها داده است! کجایند آنان که ربط این کتاب را با دیوان‌های بزرگان نادیده گرفته‌اند؟ ر

*

حالا بیایید و بنویسید و بگویید که چنین بوده و ما پیش از این‌ها «یکتاپرست» بودیم و... خنده‌دارترین توجیه‌هات برای کسانی که امروز چیزی در چنته ندارند! داشتم داشتم حساب نیست و دارم دارم را بچسب برادر!! کورش والا کجایی که ملت ِتو امروز جز «دروغ و ریا و...» چیزی در خورجین ندارند! جالب این‌که همه را به یک دین ربط می‌دهند و می‌گویند «اسلام» به ما آموخت «دروغ» بگوییم!! پس آن مومنینی که سخن‌شان همواره این‌است که «دروغ‌گو دشمن خداست» دین و رسم‌شان چیزی جز «مسلمانی‌ست؟» ر

*

قضاوت با شما!!

*

*

1387/6/27

*

** پرده فوق از «سالوادر دالی»