بهجان خودم چه سادهانگارند این طیف منسوب به... که همینجور بیدرنظرگرفتن جوانب امر دست به فیلتراسیون میزنند J حالا کجا را دیدهاید ای قوم به راه کج رفته که من همینجور خواهم نوشت از لجتان!
*
قوم به راه راست رفته هم بروند بردارند «شهروند امروز» را از دکهها بگیرند و بخوانند و دعایی نصیب این درویش کنند! نه اشتباه نکنید منظورم نشریهی «ایراندخت» است که فقط ناماش شده این! آخر همهاش کاپی همان «شهروند...» است و خلاصه بهنظرم بهتر هم شده! راستاش این فضای نت بدجور یا بدفرم نمیگذارد به مظالعات غیردرسی برسیم. خدا آخر و عاقبت مخترعاش را خیر ندهد. آخر آدم حسابی چه به مخترعاش داری خودت را مشمول تبصرههایی کن و به مردم گیر نده!
*
این بندهگان خدا بلاگنویسان شهیر یعنی سرهرمس و آیدا برداشتهاند و فیلم آخر «استنلی کوبریک» را نقد کردهاند. البته نقد که نه بلکه نظرگاهشان را نوشتهاند. بروید بخوانید. فقط اینکه بنده این فیلم را سالها پیش که هنوز ویاچاس مُد روزگار بود دیدم. نکاتی که به یادم مانده دیالوگ بس بلند فیلم بود که ما هم دستمان را گذاشتیم روی دکمهی فوروارد و خلاصه به روایت مخملباف سینما جهان را تماشا کردیم. اینکه میگویند مخملباف تاریخ سینمای دنیا را با دور تند دیدهاند کار من نیست و مسئولیتاش با ترانهسرای شهر است. J
*
ضمنن من از این فونت "تاهوما" عجب دارم لذتی میبرم. اصلن این فونت باعث شده که من همینجور بدفرم نوشتنام بیاید. امروز هم چند ساعتی تیوی «بیبیسی» بازگشایی شد و دوباره ما ماندیم و صدای خالی! دلمان برای این «مسعودخان بهنود» خیلی تنگ شده بود که نامردان روزگار نگذاشتند تصویر زندهاش را ببینیم باز! خدایی بهنود بیهقی دیگر است ها! باور کنید به جان خودم.
*
آلن گینزبرگ نهچندان بزرگ یک هایکویی دارد به این ترتیب:
*
اگر به نیکسون رای دادهای
اینجا زِر نمیزنی
چون تن لشات
در واشنگتن است
*
29 نوامبر1973
*
هایکوهای نسل بیت – برگردان: علیرضا بهنام
نشر مینا – اول بهار88
***
مطمئنن واژهی رای در هایکوی بالا یعنی همهی امسالِ ما! مگه نه؟
*
*