خبر ساده است. سادهی ساده (+) یعنی "ایراندخت" پَر! "اعتماد" پَر! به همین سادهگی در آستانهی سال نو نشریات رفتند انبار و عدهای بیکار شدند. وقاحت تا چه حد به راستی...
*
همین عصری رفته بودم بیرون و شمارهی آخر "ایراندخت" را خریدم و البته "چلچراغ" را...
*
چلچراغ این هفته تصویر کسی را دارد که من شیفتهاش هستم! شیفتهی نگاهاش بهقول "فاطمه گودرزی" وقتی بر پردهی سینما میافتد. آن نگاه تیز و زیبا. چشمهایاش محشرند و شبیه مینیاتورهای ایرانیاند. او در لیست بازیگران زن سینمای ایران از منظر من ِ کمترین جایگاه نخست را دارد. میمیک فوقالعادهاش که حتا "گرتا گاربوی" سوئدی هم به گردش نمیرسد. او فوقالعاده است. او "فریماه فرجامیست". بازیگری که به سبب بیماریاش سالهاست از سینما دور است. میگفتند فراموشی گرفته و اینگونه که از این گفتوگو پیداست از دنیای اطرافاش بیخبر است. چه به سرمان آمده که امثال او باید چنین شوند. روزگار تلخیست. تلختر از زهرمار...
*