Sunday, November 8, 2009

شناس‌نامه‌ی یک بُغض

بُغض را کیست که این روزها نداشته باشد! پس شناس‌نامه‌ی این بُغض را گشودم. «شناس‌نامه‌ی یک بُغض» را بخوانید.

*

دیگر این‌که بعضی اراذلی که معلوم نیست از این پنجره چه طلب‌کارند با پیام‌های حقیرشان، زحمت خود می‌دارند! بروند در آشغال‌خانه‌شان بچرند که این خانه با آن‌ها کاری‌اش نیست!

*

در پرسه‌ی موهای تاریک‌ات که بافته‌ای

در روزهای‌ام، در کنار آغوش‌ام

بغلی وا کن برای بوسه‌های روشن‌ات

شیرین‌ترین خواب فرهادم!

*

در جواب نامه‌های شبانه‌ام

قلبی بگشا چون شرابی

بنوشان‌ام بوسه‌های کودکی را

قشنگ‌ترین عطرِ ناب گیلاس‌ام

*

فوران‌ام کن، فواره‌ی شب‌ام

فوران‌ام کن، مهربان شرم‌ام

فوران‌ام کن، گیلاسِ گرم‌ام

فوران‌ام کن، آغوش ساحل‌ام

*

شبانه‌ترین بهانه‌ی هر شب‌ام

فوران‌ام کن در تاریک‌ترین دالانِ تن‌پوش‌ام

فوران‌ام کن

فوران‌ام کن

شیرین‌ام

فرهادم

خواب‌ام کن

به روشنی

آب‌ام کن

...

*

1388/8/18