بُغض را کیست که این روزها نداشته باشد! پس شناسنامهی این بُغض را گشودم. «شناسنامهی یک بُغض» را بخوانید.
*
دیگر اینکه بعضی اراذلی که معلوم نیست از این پنجره چه طلبکارند با پیامهای حقیرشان، زحمت خود میدارند! بروند در آشغالخانهشان بچرند که این خانه با آنها کاریاش نیست!
*
در پرسهی موهای تاریکات که بافتهای
در روزهایام، در کنار آغوشام
بغلی وا کن برای بوسههای روشنات
شیرینترین خواب فرهادم!
*
در جواب نامههای شبانهام
قلبی بگشا چون شرابی
بنوشانام بوسههای کودکی را
قشنگترین عطرِ ناب گیلاسام
*
فورانام کن، فوارهی شبام
فورانام کن، مهربان شرمام
فورانام کن، گیلاسِ گرمام
فورانام کن، آغوش ساحلام
*
شبانهترین بهانهی هر شبام
فورانام کن در تاریکترین دالانِ تنپوشام
فورانام کن
فورانام کن
شیرینام
فرهادم
خوابام کن
به روشنی
آبام کن
...
*
1388/8/18