«بر مدار یک تاریخ»
*
امروز روز ِ هشت است. 4 عدد شبیه به هم در سه جایگاه مختلف. بیاینکه هر کدامشان بهدیگری فخر بفروشد من در جایگاهی بالاتر هستم. جادوی اعداد را در این روز نمردیم و دیدیم. امروز حتا برابر شده با میلاد امام هشتم شیعیان! بیاینکه بخواهم از دیدی مذهبی به این مقوله بنگرم به هر حال اتفاقی شگرف است.
*
از طرفی ایرانیان قربانشان بروم آنقدر از چیزی هیجانزده میشوند و خلاصه آنقدر از آن حرف و بحث بیرون میکشند که آش را شور میکنند. یکی هم شاهِشاهان «کورش بزرگ» که عملن در این چند سال به انحا مختلف در رسانهها مطرح شده و دربارهاش افسانهسرایی کردهاند. نگارنده با بُتپرستی در هر شکلاش(چه مذهبی، چه غیر مذهبی) مخالفام! چه معنی دارد آدم راه و بیراه از هر چیزی آنقدر سخن بگوید تا حالات را به هم بزند.
*
یکی هم این آقای «یوسا» نویسنده که آنقدر در باب کتاب «عیش مُدام» از آن نقلقول آوردند و نوشتند که آدم حالاش بد میشود. باباجان اینهمه نویسنده و شاعر و زهرمار... چه شده گیر دادهاید ای جماعت به «یوسا»ی بیچاره؟! "واقعن که" به قول عزیزمان!! آدم با خواندن این نقلقولها لجاش میگیرد که دیگر همان یک رُمانی که از این آقا دارد و سالها پیش قبل از معروف شدناش خریده را هم دیگر طرفاش نرود و خلاصه یک دهنکجی بکند به این «سوربُز» آقای «یوسا»!!
*
شنیدم و خواندم که آقای «عطاا... مهاجرانی» در بلاگشان نوشتهاند که من هم چون «میرحسین موسوی» به "جمهوریاسلامی" نه یک کلمه کم و نه یک کلمه بیش معتقدم! خواستام بگویم دمت گرم آقا! دست مریزاد! جواب خوبیست به این ملت جَوزدهی ایرانیمان که تا تَقی به توقی میخورد میخواهند یک شبه ره صد ساله بروند!! از بس بیسوادیم! سواد هم به این مدارک P.HD نیست که راهبه راه به دیوار زدهایم و فخر میفروشیم. سواد به آن مغزتان است که به وقت درست سخن بگویید و به وقتاش گلیمتان را از آب بیرون بکشید. کمی از هر علمی چیزکی بدانید. خاصه علوم انسانی که مگر نمیدانید رهبر معظم چه فرمودهاند؟! اگر کمی شعور داشتیم میفهمیدیم که این علوم انسانی خیلی خیلی مهم است که انگشت مقام رویاش قرار گرفته تا من و شما بیهوشتر از همیشه شویم. آقاجان شما اول از ظرفیت همین قانوناساسیات استفاده بفرما، "جمهوری ایرانی" پیشکشات! من واقعن بعضی وقتها حیرت میکنم از این جَوزدهگی جماعت ایرانی! همین جَوزدهگی سی سال پیش بود که از اساس در مملکت آن کار دیگر کردند! آقاجان جَو نگیردتان تا مملکت را به... بدهید!! از ما گفتن بود.
*
از جَوزدهگی نوشتم و مثال بارزش این خانم «هنگامه افشار» در تیوی «پارس» که از بزرگی و زیبایی «کورش» دارد سخن میراند و عملن برنامهاش شده یک طنز سیاسی-اجتماعی! میگوید ایرانیان باستان چون بینی با انحراف را نشانهی زیبایی میدانستند پس کورش زیبا بوده است چرا که بینی بلندی با کمی انحراف داشته است. یادمان باشد اگر بینی بلندی با کمی انحراف دیدیم، بگوییم چه زیباست!!! مسخره کردهایم هم تاریخمان را، هم خودمان را... بعد هم گیر میدهیم به شیخ و شاب که آقا این از «حلیهالمتقین» سخن میگوید و فلان و بیسار و... خودمان که منبر گیرمان بیاید شورترش میکنیم! این عقبماندهگی نه از دین است و نه از... بلکه از ایرانیبودهگیمان و جَوزدهگیمان است!
*