یک روز از روز "عشاق" گذشت و ننوشتیم پیامی! راستاش اینروزها با اینترنت نفتی اصلن صفایی ندارد در فضای مجازی گشتن! بهنوعی زندان شدن است و خار در پشت حمل کردن! فیسبوک هم هزار ماشاالله آنقدر صفحاتاش سنگین است که جانات بالا میآید خدایی بخواهی مطلبی به اشتراک بگذاری...
*
از طرفی هم نیمنگاهی به برادران کوشای امنیتی داری که نامهها و زندهگیات را دارند کنترل میکنند که نوش جانشان!
*
اینجا را هم ببینید: (+) ترانهای نو از داریوش با کلامی از "امیر شجره" و آهنگی از "مهرداد قادری" که هیچکدامشان را نمیشناسم.
*
دیگر اینکه یک ماه مانده به پایان سال خورشیدی و خلاصه اینروزها هر چند خیابانها شلوغاند اما در دل مردم هیچ بهاری نیست که نیست! فقط عشق است که اُمید میدهد.
*
قیصر امینپور در غزلی میگوید:
*
ای عشق به شوق تو گذر میکنم از خویش
تو قاف قرار من و من عین عبورم
*
بگذار به بالای بلند تو ببالم
کز تیرهی نیلوفرم و تشنهی نورم
*
*
1388/11/26